۱۳۸۶ تیر ۲۳, شنبه

دیشب سعی کردم در دنیا را به روی خودم ببندم ولی نشد. به دو دلیل:
دلیل اول:دنیا خیلی بزرگ است و خیلی طول کشید تا من در اصلی بین دلم و دنیایم را پیدا کنم.

دلیل دوم: تکه چوبی که لای در گذاشته بودم که تا آمدن تو باز بماند، مانع شد.

می دانم که حتمأ می آیی، وقتی رسیدی بی زحمت در دنیا را پشت سرت ببند.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

هموطن گرامی. لینک وبلاگ شما به **لیست وبلاگهای فارسی ایرانیان جهان** در قسمت عمومی وکشور محل سکونت اضافه شد. کنترل مضاعف شما هر خطای احتمالی را در نام و کشور محل سکونت از بین میبرد. دادن لینک اختیاری است ولی شما را دعوت میکنم که از تسهیلات خاص حمایت کنندگان استفاده نمائید. با آرزوی شادی و موفقیت.

ناشناس گفت...

سلام
کامنتهای لیست وبلاگها کپی پیست میشه و نام و کشور مثل امضا میمونه. در سایر مواردی که به عنوان وبلاگنویس دنیای وبلاگ مینویسم از نام استفاده میکنم و تمام سرورانی که وبلاگ مینویسند از جمله شما به غیر از هموطن دوستانی هم هستند که بهترین آرزوها برای شادی و موفقیتشون و مطالب خوب و مفید در وبلاگشون رو دارم.از لینکتون ممنون و منهم متقابل لینک میدم. موفق باشید.

ناشناس گفت...

ممنون رهای عزیز
لینک شما هم توی رول من اومد پس تو هم ...
در مورد نوشته ات هم باید بگم زیبا بود و دلنشین

ناشناس گفت...

سلام خانوم جون، حال شما چطوره؟ نوشته ی جالبی بود ممنون که به من سر میزنی و ممنون که خبرم کردی

ناشناس گفت...

بنام خدا

من فکر می‌کنم بهتره از هیمن حالا سعی کنید در دنیا رو ببندید، وگرنه شاید بعداً سخت‌تر باشه