۱۳۸۷ تیر ۳, دوشنبه

اینم از فارغ‌التحصیل شدن ما!! از روز جمعه توی خونه حبس شده‌ام. سرمای بدجوری خورده‌ام و تلفیق تب و داروها باعث شده زندگی‌ام محدود بشه به فاصله تخت و دستشویی و گاهی هم آشپزخونه . ولی به خودم قول دادم امروز هرطور که شده برم بیرون.
چطوریشو نمی‌دونم ولی بایدشو می‌دونم!

آخه دختر خوب الان وقت سرما خوردن بود؟!

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
بد نبینی وقت سرما خوردن نیست
ان شاءالله خوب می شوی

ناشناس گفت...

الهی من که می دونم این آلمانیها دیدن خوشگلی قشنگم که می خندی تازه هم که فارغ التحصیل شدی نظرت کردن شک نکن . بعدشم من رو قولی که دادی حساب می کنما این بوی فرند آلمانیه ما رو آماده کن از الان قوربون دستت. اگه اونجا بودم خودم پرستاریتو می کردم.راستی تبریک هم میگم بابت دفاع و اینا. راستی خوش بگذره سفر. راستی ساری بابت این همه حرف پراکنده:P